ازدواج بهتر

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ازدواج موقت» ثبت شده است

گره ازدواج در دست دخترها

«شوهر نیست!» را همه‌مان باور کرده‌ایم. از خود پسرها که در پنج‌گانه پول و شغل و تحصیلات و مسکن و سربازی گیر کرده‌اند تا دخترها که «ادای ادامه تحصیل» در می‌آورند و البته خانواده‌هایشان که به این بی‌خردیِ جمعی دامن می‌زنند.

در حالی که هم آمارها می‌گوید پسران و دختران مجرد زیادند و هم شواهد این‌گونه نشان می‌دهد. مسئله اینجاست که ما گره ازدواج را از دست صاحبان گره یعنی دختران درآورده‌ایم و به مسکن و اشتغال سپرده‌ایم. البته اگر سرنخ ازدواج را به دست پسران بدهی به همین بهانه‌ها خواهی رسید اما اگر بیفتد به دست دختران که صاحب اصلی‌اش هستند، نه خود گیر تحصیل می‌افتند و نه پسر را مجبور به این چندگانه‌ها می‌کنند.

دخترها مرد می‌خواهند برای رشد کردن. برای همین خودشان یا مشاور بزرگ‌شان یعنی پدر دست به کار می‌شوند برای انتخاب. این انتخاب را ابتدا مشروط و محدود می‌کنند که می‌شود «ازدواج موقت». و وقتی که در این موقت‌ها «مرد زندگی» که قابلیت «ولایت‌داری» داشته باشد یافت شد، آن وقت دختر خودش را به عقد دائم او درمی‌آورد و هیچ وقت فکر جدا شدن از او را نمی‌کند.

به نظر میرسد تفکر ما نسبت به برخی از مسائل نیاز به بازنگری داشته باشد.عمده ایرانیان فهمشان از اقتصاد حسابداری است و نه اقتصاد. و این فهم ناصحیح خود را در تفکر نسبت به زوجیت نشان میدهد.مثلا تفاوت در اشتغالزایی و کارآفرینی یکی از آن نمونه ها ست.

تفکر حسابداری معتقد به اشتغالزایی است یعنی باید شرایط شغلی ایجاد شود تا مرد شرایط تشکیل خانواده را پیدا کرده و آزادنه به خواستگاری یک زن برود و آن زن بین تجرد و پذیرش همسر مخییر شود و در نهایت برای داشتن آینده مناسب و سرپناه و رسیدن به آرزو هایش با آن مرد ازدواج کند اما در تفکر اقتصادی زن اگر همسر یک مرد اهل فکر و با ایمان ولو کم بضاعت شود فرصت های اقتصادی فراوانی برای مرد با مشارکت زن پیش میآید و به جای شاغل شدن زمینه کارآفرینی برای خانواده ایجاد میشود. .اگر مجددا زنی دیگر  آزادانه همسر آن مرد شود زندگی بهتر هم خواهد شد. متاسفانه امروز به جای اینکه در جامعه با تشکیل خانواده یک قطب تولیدی ایجاد شود یک قطب مصرفی قدرتمند ایجاد میشود.جالب است که امروزه کارگاهها و شرکتهایی با مدیریت یک مرد و شاغل بودن چند زن تشکیل میشود و زنها صحبتی از حسادت نمیکنند و به صورت بسیار جدی برای موفیقت چنین شرکتی همکاری میکنند.اما دو یا سه زن قبول نمیکنند که به جای انتخاب رئیس و کارفرما یک مرد را به عنوان همسر خود انتخاب کنند.بنده موافق نیستم که تعدد زوجات(چند همسری ) تنها برای حل مشکل دختران مجرد یا زنهای بیوه و مطلقه است.چرا که زنان همگی حقوق مشابه دارند و هیچ تفاوتی بین زن مطلقه و دختر یا زن جوان نیست .که اگر زنی به خاطر جوان بودن و زیبا بودن خود را از دیگران بالاتر بداند تفاوتی با تفکر روسپی که به خاطر زیبا بودن پول بیشتری کسب میکند ندارد(ببخشید اینقدر رک صحبت میکنم) نمیگویم زیبایی ارزش ندارد بلکه میگویم زیبایی در مقابل انسانیت ارزش ندارد که بخواهد محور شود. زیرا انسانیت ماندگار و زیبایی زوال پذیر است و ناپایدار.

تعدد زوجات حق مرد نیست بلکه آزادی زن است.زنان مطلوب گرا هستند و بدنبال بهترین ها و چون مطلوب گرا هستند دوست دارند مطلوب هم واقع شوند و نه برعکس.هر زنی در انتخاب همسر آزاد است و ربطی به متاهل بودن یا مجرد بودن مرد ندارد.این آزادی را خدا به زنان داده و به مردان نداده است.یعنی مرد حق ندارد به زن متاهل پیشنهاد ازدواج دهد اما زن مجرد در پیشنهاد ازدواج به مردان آزاد است. متاسفانه فرهنگ ایرانی زن را یک شی گرانبها میداند و نه یک شخصیت گرانقدر  غرب اما به زن تشخص میدهد اما یک شخص بی بها.

امروز با یکی از دوستان صحبت میکردم میگفت برخی دختران دوست دارند درس بخوانند و نمیخواهند در سنین پائین ازدواج کنند.گفتم مثلا چه درسی گفت پزشکی گفتم خدا این آزادی را به زن داده که همسر یک پزشک شود و چه بهتر که پزشکی را از همسر خود بیاموزد و قابل دفاع هم هست که از دانشجویان پزشکی ماهر تر قابل تر هم خواهد شد.

به نظر شما کدام ازدواج بهتر است؟

  • الف) یک مرد، زنی مجرد را موقتا به عنوان همسر انتخاب می‌کند.
  • ب) یک مرد زن مجردی را دائما به عنوان همسر خود انتخاب می‌کند.
  • ج)‌ یک زن مجرد از میان مردان مسلمان، یکی را موقتا به عنوان همسر خود انتخاب می‌کند.
  • د) یک زن مجرد از میان مردان مسلمان، فردی را که کمتر از چهار زن دائم دارد انتخاب می‌کند.

خیلی‌ها در جامعه امروز ما نوع دوم را می‌پسندند. شما چطور؟ تا به حال به مشکلات این سبک ازدواج فکر کرده‌اید؟ حداقل مشکلش این است که اگر دختری خواستگار مناسب نداشته باشد، یا باید تجرد را بپذیرد و یا زندگی نامطلوبی را شکل دهد!
«ازدواج بهتر» به شما نشان می‌دهد که بهترین نوع ازدواج مورد آخر است و پس از آن مورد «ج»، بعد مورد «ب»، و در آخر مورد «الف».

الگوی ازدواج حضرت خدیجه سلام الله علیها یک اتفاق بزرگ تاریخی است.

در زمانی که همه در مکه پیامبر گرامی اسلام را تکذیب میکردند ،تنها فردی که حضرت را تصدیق کرد اولین بنوی مسلمان یعنی حضرت خدیجه (س) علیها بود.

ایشان صاحب ثروت زیادی بود و افرادی چون ابوسفیان و ابوجهل خواستگار ایشان بودند . ادامه داستان را از کتب منتهی الآمال شیخ عباس قمی بخوانید:

با توجه به نکات مطرح شده در تفسیر المیزان نکته جدیدی مطرح میشود که خوف از برقراری عدالت ناظر به زنان یتیم است و این بواسطه حساسیت بر روی ایتام است. طرح مسئله آزادی در انتخاب همسر توسط زن اینجا خود را بیشتر مینمایاند که در مورد دخترانی که پدر ندارند و مردی را به همسری انتخاب میکنند آن مرد باید نسبت به رعایت عدالت در مورد چنین فردی بسیار حساس باشد.تاجایی که اگر خوف برقراری عدالت داشت ازدواج با یتیم را راها کرده و از زنان دیگر (غیر یتیم) تا چهار همسر قبول نماید.

 زنانى که بر سر زنان اول شوهر مى کنند، در جامعه اسلامى و سایر جامعه هائى که این عمل را جایز مى دانند با رضا و رغبت خود زن دوم یا سوم یا چهارم شوهر مى شوند و این زنان، زنان همین جامعه ها هستند و مردان آنها را از جامعه هاى دیگر و به عنوان برده نمى آورند و یا از دنیائى غیر این دنیا به فریب نیاورده اند و اگر مى بینیم که این زنان به چنین ازدواجى تمایل پیدا مى کنند به خاطر عللى است که در اجتماع حکم فرما است و همین دلیل روشن است بر اینکه طبیعت جنس زن امتناعى از تعدد زوجات ندارد و...

... و این هدیه خداوند و دین اسلام به زنان است .این آزادی در هیچ دینی سابقه ندارد.مسیحیت با تحریم چند همسری زنان را در انتخاب همسر محدود ساخت.

حتی در ایلات متحده آمریکا نیز که مهد آزادی و دموکراسی است این آزادی به زنان داده نشده .متاسفانه در آمریکا تمام روابط از جمله همجنس بازی قانونی است به جز چند همسری برای مردان( بخوانید آزادی زنان در انتخاب همسر)

...با این توضیح میتوان دریافت که چرا حق طلاق به مرد داده شده پاسخ بسیار روشن است چون شروع کننده در ازدواج زن است.و در حقیقت حق طلاق را خود زن با انتخاب نوع زوجیت به همسر خود داده است.زیرا زن میتوان مثلا به مدت پنجاه سال به عقد یک مرد دربیاید و در چنین عقدی نیازی هم به کسب اجازه از شوهر در بیرون رفتن از منزل نداشته و مجبور به تمکین هم نیست...

...به طرح خانه های عفاف باید به دیده شک نگریست . زیرا در جامعه ایرانی که مردان زنان را انتخاب میکند طرح ازدواج موقت برای جامعه فهم نشده و بدیهی است که مورد تنفر واقع شود و تنها از طرح آن دو هدف متصور است 1) رواج فحشا با ظاهری شرعی 2) از بین بردن و بد نام کردن ازدواج موقت برای همیشه زیرا در جامعه ای که ازدواج موقت اینگونه دیده میشود نشان دار کردن و شناسنامه دار کردن افرادی که ازدواج موقت میکنند نوعی توهین به زنان و مردانی است که اینکار را انجام میدهند...

در خطبه عقد اسلامی بر خلاف آنچه در ایران به صورت عرف مطرح است پاسخ بله را مرد میگوید.

به این معنا که ابتدا زن به مرد میگوید خود را با مهریه معلوم به همسری تو درآوردم (دائم) یا خود را با مهریه معلوم  در مدت معلوم  به همسری تو درآوردم و مرد هم میگوید قبول کردم.

که به این پیشنهاد و قبول در فقه ایجاب و قبول میگویند.


 البته مشهور فقها معتقدند که تقدم ایجاب به قبول ضرورتی ندارد و با توجه به حیای زن[1] بر اعلام اولیة پیشنهاد ازدواج به مرد، تقدم قبول مرد را بر ایجاب زن، موجب ورود خدشه‌ای به صحت عقد ندانسته‌اند. (نجفی، 1412ق، ج10، ص 424)


خوب اگر قائل باشیم که تقدم قبول بر ایجاب مانعی ندارد و بخواهیم خواستگاری مرد از زن را با همین ایجاب قبول بازخوانی کنیم معنای آن بسیار جالب است.

در حقیقت مردان وقتی در عرف امروز به خواستگاری میروند حامل این پیام به خانم هستند که اگر بخواهی به همسری من در بیایی من قبول میکنم!!!

 بسیار معنای جالب و جدیدی است فتامل..!! و این نوعی احترام به حیای زن است .بنابر این خانمها نباید فکر کنند حالا که مردی به خواستگاری آمده میتوانند همه جور شاریطی برای او بگذارند بلکه بسیار هم باید اورا تکریم کنند که به زن احترام گذاشته و قبل از اینکه زن ابراز کند به او میگوید اگر بخواهی همسر من بشوی من قبول میکنم.