ازدواج بهتر

۲۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انتخاب همسر» ثبت شده است

گره ازدواج در دست دخترها

«شوهر نیست!» را همه‌مان باور کرده‌ایم. از خود پسرها که در پنج‌گانه پول و شغل و تحصیلات و مسکن و سربازی گیر کرده‌اند تا دخترها که «ادای ادامه تحصیل» در می‌آورند و البته خانواده‌هایشان که به این بی‌خردیِ جمعی دامن می‌زنند.

در حالی که هم آمارها می‌گوید پسران و دختران مجرد زیادند و هم شواهد این‌گونه نشان می‌دهد. مسئله اینجاست که ما گره ازدواج را از دست صاحبان گره یعنی دختران درآورده‌ایم و به مسکن و اشتغال سپرده‌ایم. البته اگر سرنخ ازدواج را به دست پسران بدهی به همین بهانه‌ها خواهی رسید اما اگر بیفتد به دست دختران که صاحب اصلی‌اش هستند، نه خود گیر تحصیل می‌افتند و نه پسر را مجبور به این چندگانه‌ها می‌کنند.

دخترها مرد می‌خواهند برای رشد کردن. برای همین خودشان یا مشاور بزرگ‌شان یعنی پدر دست به کار می‌شوند برای انتخاب. این انتخاب را ابتدا مشروط و محدود می‌کنند که می‌شود «ازدواج موقت». و وقتی که در این موقت‌ها «مرد زندگی» که قابلیت «ولایت‌داری» داشته باشد یافت شد، آن وقت دختر خودش را به عقد دائم او درمی‌آورد و هیچ وقت فکر جدا شدن از او را نمی‌کند.


شاید عجیب به نظر برسد.در حالی که روزانه آمار طلاق رو  به فزونی است تا جایی که مسئولین کشور تصمیم به عدم انتشار آن گرفتند،چطور میتوان مطرح کرد که طلاق در ایران زیاد رخ نمیدهد؟؟؟!!!

💡پاسخ: پاسخ این سوال را باید بر اساس نگاهی دقیق به احکام ازدواج و طلاق تبیین کرد.بر خلاف تصور عموم پیشنهاد ازدواج(ایجاب) از سمت زن مطرح شده و از سمت مرد پذیرفته(قبول) میشود. از این رو شروع ازدواج با زن و قبول مسئولیت با مرد است لذا اعلام پایان مسئولیت با مرد میباشد.در حقیقت خود زن با انتخاب نوع زوجیت حق طلاق را به مرد میدهد.اگر زن به زوجیت موقت یک مرد درآید طلاق معنایی ندارد و پس از پایان مدت به پایان میرسد.از طرفی طلاق بر خلاف ازدواج نیاز به قبول ندارد یعنی مرد در حضور دو شاهد عادل میتواند زن را طلاق دهد چه زن بخواهد چه نخواهد.

از آنجایی طبق پژوهشها عمده درخواست طلاق (جدایی) از سمت زنان مطرح میشود و به لحاظ شرعی زن حق طلاق ندارد و تنها میتواند ازدواج را باطل کند ما در ایران شاهد افزایش طلاق نیستیم بلکه با پدیده ابطال زوجیت مواجه هستیم که از سمت زنان مطرح میشود.به این معنا که زن همسر دایم یک مرد شده و از انتخاب خود به هر دلیلی پشیمان شده است لذا درخواست ابطال ازدواج میدهد.و کمتر مشاهده میشود که مردی زن را طلاق دهد و اگر هم طلاق میدهد بر اساس پافشاری زن و استفاده او از اهرمهای فشاری چون مهریه و نفقه و غیره.. است.

به گزارش زیر دقت نمایید.👇👇


⭕️بیشتر درخواستهای طلاق از سوی زنان مطرح میشود

دامن پاک خاطرنشان کرد: بیشترین طبقه مراجعه کننده به دادگاه خانواده طبقه اجتماعی و اقتصادی متوسط با حدود 50 درصد مراجعه بوده است، به خاطر اینکه در این‌ طبقه‌ زن‌ هیچ‌گونه‌ احساس‌ ضعف‌ و کمبودی‌ در برابر مرد احساس‌ نکرده‌ و به‌ اصطلاح‌ عامیانه‌ در طبقه‌ متوسط‌ «من‌ و تویی» بسیار زیاد وجود دارد.


وی با بیان اینکه بیشتر درخواست‌های طلاق در پرونده‌ها از سوی زنان علیه شوهران مطرح است، اضافه کرد: میزان تقاضای طلاق در خانواده‌های با فرزند بیشتر، کمتر است در صورتی که تفاوت چندانی در میزان درخواست طلاق در خانواده‌های بدون فرزند و فرزند کمتر مشاهده نشد.

🔺نتیجه: ایراد جامعه ما این است که ازدواج و طلاق درست فهم نشده است. ازدواج اسلامی شامل ازدواج موقت و دائم است .در حالی که در ازدواج باستانی ایران فقط ازدواج دائم آنهم با انتخاب زن توسط مرد شکل میگیرد.در جامعه ای که بدلیل تحولات فرهنگی شناخت سخت تر شده است دلیلی ندارد همه از ازدواج دائم استفاده کند قانون طلایی ازدواج موقت تهفه ی اسلام برای زنانی است که به جمع بندی برای انتخاب همسر دائم نرسیده اند و از طرفی نیاز به زوج دارند.


به نظر میرسد تفکر ما نسبت به برخی از مسائل نیاز به بازنگری داشته باشد.عمده ایرانیان فهمشان از اقتصاد حسابداری است و نه اقتصاد. و این فهم ناصحیح خود را در تفکر نسبت به زوجیت نشان میدهد.مثلا تفاوت در اشتغالزایی و کارآفرینی یکی از آن نمونه ها ست.

تفکر حسابداری معتقد به اشتغالزایی است یعنی باید شرایط شغلی ایجاد شود تا مرد شرایط تشکیل خانواده را پیدا کرده و آزادنه به خواستگاری یک زن برود و آن زن بین تجرد و پذیرش همسر مخییر شود و در نهایت برای داشتن آینده مناسب و سرپناه و رسیدن به آرزو هایش با آن مرد ازدواج کند اما در تفکر اقتصادی زن اگر همسر یک مرد اهل فکر و با ایمان ولو کم بضاعت شود فرصت های اقتصادی فراوانی برای مرد با مشارکت زن پیش میآید و به جای شاغل شدن زمینه کارآفرینی برای خانواده ایجاد میشود. .اگر مجددا زنی دیگر  آزادانه همسر آن مرد شود زندگی بهتر هم خواهد شد. متاسفانه امروز به جای اینکه در جامعه با تشکیل خانواده یک قطب تولیدی ایجاد شود یک قطب مصرفی قدرتمند ایجاد میشود.جالب است که امروزه کارگاهها و شرکتهایی با مدیریت یک مرد و شاغل بودن چند زن تشکیل میشود و زنها صحبتی از حسادت نمیکنند و به صورت بسیار جدی برای موفیقت چنین شرکتی همکاری میکنند.اما دو یا سه زن قبول نمیکنند که به جای انتخاب رئیس و کارفرما یک مرد را به عنوان همسر خود انتخاب کنند.بنده موافق نیستم که تعدد زوجات(چند همسری ) تنها برای حل مشکل دختران مجرد یا زنهای بیوه و مطلقه است.چرا که زنان همگی حقوق مشابه دارند و هیچ تفاوتی بین زن مطلقه و دختر یا زن جوان نیست .که اگر زنی به خاطر جوان بودن و زیبا بودن خود را از دیگران بالاتر بداند تفاوتی با تفکر روسپی که به خاطر زیبا بودن پول بیشتری کسب میکند ندارد(ببخشید اینقدر رک صحبت میکنم) نمیگویم زیبایی ارزش ندارد بلکه میگویم زیبایی در مقابل انسانیت ارزش ندارد که بخواهد محور شود. زیرا انسانیت ماندگار و زیبایی زوال پذیر است و ناپایدار.

تعدد زوجات حق مرد نیست بلکه آزادی زن است.زنان مطلوب گرا هستند و بدنبال بهترین ها و چون مطلوب گرا هستند دوست دارند مطلوب هم واقع شوند و نه برعکس.هر زنی در انتخاب همسر آزاد است و ربطی به متاهل بودن یا مجرد بودن مرد ندارد.این آزادی را خدا به زنان داده و به مردان نداده است.یعنی مرد حق ندارد به زن متاهل پیشنهاد ازدواج دهد اما زن مجرد در پیشنهاد ازدواج به مردان آزاد است. متاسفانه فرهنگ ایرانی زن را یک شی گرانبها میداند و نه یک شخصیت گرانقدر  غرب اما به زن تشخص میدهد اما یک شخص بی بها.

امروز با یکی از دوستان صحبت میکردم میگفت برخی دختران دوست دارند درس بخوانند و نمیخواهند در سنین پائین ازدواج کنند.گفتم مثلا چه درسی گفت پزشکی گفتم خدا این آزادی را به زن داده که همسر یک پزشک شود و چه بهتر که پزشکی را از همسر خود بیاموزد و قابل دفاع هم هست که از دانشجویان پزشکی ماهر تر قابل تر هم خواهد شد.

در این الگو زن آزاد است همسر هر مردی که خوبتر میداند بشود ولو اینکه آن مرد متاهل باشد .و برای همین خاطر است که مردان مجاز به پذیرفتن بیش از یک همسر هستند.
بنابراین میتوان گفت جامعه ایرانی در حال رشد فکری است و مسئله زنان تنها همسر داشتن برای تامین نیاز مالی نیست بلکه داشتن بهترین همسر برای رشد فکری و روحی بیشتر است .از این رو وقت آن رسیده تا ازدواج اسلامی به معنای آزادی زنان در انتخاب همسر به جای الگوی زسنتی ایرانی یعنی آزادی مردان در انتخاب همسر جایگزین شود.

این روزها از حقوق های نجومی صحبت میشود. بد نیست توجهی هم به مهریه های نجومی شود. زنان و یا خانواده هایی که به دلایل گوناگون برای خود یا دختر خود مهریه های نجومی تعیین میکنند. البته در نگاه امروزی جامعه ما که مردان انتخاب کننده زنان برای ازدواج هستند منطقی به نظر میرسد.خوب ازکجا معلوم تعهد لازم را داشته باشند !!!به همین دلیل تعیین بالای مهریه خود تضمینی بر تعهد مردان است.

اما در جامعه ای که در آن زنان در انتخاب همسر آزاد باشند به جای تعیین مهریه نجومی به دنبال انتخاب مردانی با همت نجومی خواهند رفت .زیرا همت بلند یک مرد کوهها را جابجا میکند(1)

انتخاب زنان تاریخ ساز خواهد بود مثل کاری که حضرت خدیجه سلام الله علیها در انتخاب پیامبر گرامی اسلام به عنوان همسر انجام داد.ثروت نجومی ابوسفیان و قدرت نجومی ابوجهل را کنار زد و با مردی با همت نجومی ازدواج کرد.سلام خدا بر خدیجه کبری و همسر گرامیش


قال مولانا امیر المؤمنین: «هِمَمُ الرِّجَالِ تَقلَعُ الجِبَالَ»[1] همت مردان کوهی را از جا بر می کند.


ازدواجهای موقت پنج ساله مستحکم تر از ازدواج های دائم دوساله

...وقتی سطح تعهد جامعه پائین بیاید همه قرار ها سست میشود از جمله ازدواج و این ربطی به دائم یا زمان دار بودن ازدواج ندارد

اتفاقا در شرایطی که مردم برای پایبندی به تعهدات آمادگی لازم را ندارند ازدواجی با تعهد کمتر یا آزاد تر یا محدودتر در زمان بیش از ازدواج دائم گره گشاست.

ازدواج موقت فقط برای رفع نیاز جنسی نیست. بلکه وقتی طرفین برای تعهد آمادگی ندارندو یا هنوز فردی را مناسب ندیده اند که به او متعهد شوند ازدواج موقت کارایی بیشتری دارد...

...حال سوالی دیگر مطرح میشود که آیا لزوما گلزارها و پولدارها واقعا زنان را دوست دارند؟ پاسخ منفی است. زیرا دادن هدیه(مهریه) و خواستگاری رفتن برای زنی که میخواهد همسر مردی شود نشان از این است که آن مرد شان کرامت زن را رعایت کرده و به خواسته زن احترام گذاشته و نشان از صداقت مرد است.شاید در فضای مجازی مشاهده کرده باشید که گلزار نه تنها به کسی هدیه نمی­دهد بلکه زنی را که بر خلاف عرف و شان از او خواستگاری کرده را نمیپذیرد و هدیه او را رد میکند و اینکار را زشت میداند....

به نظر شما کدام ازدواج بهتر است؟

  • الف) یک مرد، زنی مجرد را موقتا به عنوان همسر انتخاب می‌کند.
  • ب) یک مرد زن مجردی را دائما به عنوان همسر خود انتخاب می‌کند.
  • ج)‌ یک زن مجرد از میان مردان مسلمان، یکی را موقتا به عنوان همسر خود انتخاب می‌کند.
  • د) یک زن مجرد از میان مردان مسلمان، فردی را که کمتر از چهار زن دائم دارد انتخاب می‌کند.

خیلی‌ها در جامعه امروز ما نوع دوم را می‌پسندند. شما چطور؟ تا به حال به مشکلات این سبک ازدواج فکر کرده‌اید؟ حداقل مشکلش این است که اگر دختری خواستگار مناسب نداشته باشد، یا باید تجرد را بپذیرد و یا زندگی نامطلوبی را شکل دهد!
«ازدواج بهتر» به شما نشان می‌دهد که بهترین نوع ازدواج مورد آخر است و پس از آن مورد «ج»، بعد مورد «ب»، و در آخر مورد «الف».

الگوی ازدواج حضرت خدیجه سلام الله علیها یک اتفاق بزرگ تاریخی است.

در زمانی که همه در مکه پیامبر گرامی اسلام را تکذیب میکردند ،تنها فردی که حضرت را تصدیق کرد اولین بنوی مسلمان یعنی حضرت خدیجه (س) علیها بود.

ایشان صاحب ثروت زیادی بود و افرادی چون ابوسفیان و ابوجهل خواستگار ایشان بودند . ادامه داستان را از کتب منتهی الآمال شیخ عباس قمی بخوانید:

با توجه به نکات مطرح شده در تفسیر المیزان نکته جدیدی مطرح میشود که خوف از برقراری عدالت ناظر به زنان یتیم است و این بواسطه حساسیت بر روی ایتام است. طرح مسئله آزادی در انتخاب همسر توسط زن اینجا خود را بیشتر مینمایاند که در مورد دخترانی که پدر ندارند و مردی را به همسری انتخاب میکنند آن مرد باید نسبت به رعایت عدالت در مورد چنین فردی بسیار حساس باشد.تاجایی که اگر خوف برقراری عدالت داشت ازدواج با یتیم را راها کرده و از زنان دیگر (غیر یتیم) تا چهار همسر قبول نماید.